۱۳۹۶ اسفند ۷, دوشنبه

خامنه‌ای بر سر یک دو راهی قرار دارد مرگ نظام یا مرگ نظام که جام زهر موشکی و منطقه‌ای را سر بکشد یا نکشد

خامنه‌ای بر سر یک دو راهی قرار دارد  مرگ نظام یا مرگ نظام که جام زهر موشکی و منطقه‌ای را سر بکشد یا نکشد .
دوراهی خامنه‌ای
خامنه‌ای بر سر یک دو راهی ایستاده است؛ در هنگامه‌ای که باید به ضرب‌الاجل ۱۲۰ روزه‌ی ترامپ پاسخ بدهد؛ روزهایی که سریعتر از آنچه خامنه‌ای انتظارش را می‌کشید به پایان خود نزدیک می‌شود.
از دیگر سو او با قیامی سراسری در داخل کشور مواجه است؛ سطح اعتراضات عمومی از تحصن‌ها و تجمعات دائمی صنفی فراتر رفته است و به ایستادگی به هر قیمت در برابر نیروهای سپاه راه برده است؛ سطح مقابله‌ی جامعه با استبداد دینی بالا ‌آمده است؛ نمونه‌ی مقابله دراویش گنابادی در خیابان پاسداران با هجوم نیروهای سپاه تنها یک نمونه از آنچیزی‌ست که در شرایط فعلی خود را بارز کرده است.[به‌عنوان نمونه: بیانیه مجذوبان نور: ما از حقوقمان کوتاه نمی‌آییم؛ مواضع روحانی و رحمانی فضلی]
و در درون نظام خامنه‌ای از طرفی با روحانی مواجه است که از یک‌سو برای او رقیبی‌ست که به رفراندوم برای تقسیم هژمونی در درون نظام فراخوان می‌دهد [رفراندوم روحانی؛ تلاشی برای عبور نظام از بن‌بست یا تسریع مرگ ولایت فقیه] و از دیگر سو فرصتی‌ست که می‌تواند بوسیله‌اش باب گفتگو برای برجام‌های بعدی را باز نگه دارد.
و در درون نظام خامنه‌ای با احمدی‌نژاد مواجه است که برای نخستین بار به اصلاح در دفتر خامنه‌ای فراخوان داده است.[نامه احمدی‌نژاد به خامنه‌ای؛ خامنه‌ای به موضوع نزاع در درون قدرت حاکم تبدیل می‌شود]
در این میان نوع بازی خامنه‌ای در هر یک از این جبهه‌ها بر پهنه‌های دیگر نیز موثر خواهد بود.
با این همه او دو انتخاب بیشتر در پیش رو ندارد؛ یا باید بایستد و به برجام‌های موشکی، منطقه‌ای و حقوق‌بشری تن ندهد و در ادامه‌اش پذیرای تحریم‌ها و خفگی اقتصادی باشد.
یا با پذیرش آنچه ترامپ گفته است بر سرسره‌ی جام زهرهای پی‌درپی روان شده و مسیر فرود را انتخاب کند.
دو جناح و نبرد هژمونی
در جناح او کسانی هستند که برجام را روند سقوط نظام می‌دانند.
هوشنگ امیراحمدی از کارگزاران برون مرزی نظام گفت: «جریان به این شکل پیش می‌رود که اول ایران باید خلع‌سلاح شود و بعد از لحاظ اقتصادی تضعیف و در داخل کشور بی‌نظمی ایجاد شود و در نهایت حکومت را سرنگون کنند؛ سیاست، سیاست سرنگونی نظام است».
اما در هر صورت به اعتقاد جناح خامنه‌ای رمز بقا در حفظ هژمونی خامنه‌ای‌ست.
احمد خاتمی یا همان سخنگوی غیررسمی خامنه‌ای در ۳۰ بهمن گفت: «ما ولایت را جزو متن دین می‌دانیم و دفاع از ولایت را واجب دانسته و رهبر ما به‌عنوان ولی‌فقیه، نائب امام زمان‌ است. دشمنان تخریب ولایت را در دستور کار خود قرار دادند. تجربه نشان داده آن که می‌تواند کشور را اداره کند و همه گروهها را دور هم جمع کند ولایت است».
علم‌الهدی نیز در ۲۷ بهمن در مشهد تصریح کرد: «سه قوه حاکمند اما زیر نظر ولایت فقیه. همه عقده‌ها و گره‌های سردرگم با درایت رهبری حل می‌شود».
آنچه برای جناح خامنه‌ای مهم به نظر می‌رسد از دست ندادن امر خطیر هژمونی در تلاطم‌هایی‌ست که نظام در آن به سر می‌برد.
در حالی‌که مهم‌ترین جنگ در درون نظام نبرد بر سر هژمونی‌ست؛ امری که اکنون یکسره در اختیار خامنه‌ای‌ست و جناح‌های مغلوب می‌کوشند تا با نشان دادن قیام ایران به خامنه‌ای، و یادآوری اینکه کلید نجات را در دست دارند، خامنه‌ای را وادار به تقسیم هژمونی کنند.
درباره‌ی آنها مهدی محمدی گفت: «پروژه یک جریان سیاسی کاملا شناخته شده در کشور که خشونت را فرصتی برای باج خواهی از کشور و مردم می‌داند.»[دست مجاهدین خلق در درگیری خیابان پاسداران؛ مطرح شده در تحلیل مهدی محمدی]
باید عقب کشید
جناح روحانی اما می‌گوید جام زهرهای بعدی را باید سرکشید و در منطقه و موشکی باید عقب کشید تا نظام بقای خود را حفظ کند.
ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت: «ما خواستار یک منطقه قوی هستیم و نمی‌خواهیم در منطقه هژمون باشیم؛ دوران هژمونی گذشته است».
عباراتی که البته از طرف سایر بازیگران جناح روحانی ناکافی‌ست و آنها خواستار عجله برای پذیرش برجام‌های بعدی می‌شوند.
روزنامه آرمان در ۳۰ بهمن به نقل از یکی از سفرای بازنشسته نظام نوشت: «حضور در مجامع بین‌المللی نظیر اجلاس امنیتی مونیخ به‌ویژه در شرایط کنونی بسیار اهمیت دارد اما باز هم نباید به این حضور اکتفا کرد. ایران نباید از اهرم‌های لابی در اروپا و آمریکا غافل شود… در شرایط کنونی لازم است که ایران در جهت اقناع جامعه بین‌المللی دست به ابتکار بزند».
به نظر می‌رسد اینکه وزیر خارجه فرانسه جهت آماده سازی مقدمات سفر ماکرون به تهران، در آستانه‌ی سفر به تهران قرار دارد، دلیل بر عقب‌نشینی نظام در مورد برجام‌هاست. ضمن آنکه نباید از یاد برد که خامنه‌ای اخیرا از ظریف تقدیر و موضع‌گیری‌های او را خوب دانسته بود.
با این همه آنچه واضح است شرایط دشوار خامنه‌ای‌ست. او می‌داند که تسلیم به معنی تسلیم‌های بیشتر است و اینرا بارها نیز تصریح کرده است و می‌داند ایستادگی نیز به معنی مرگ است پس او تنها با این رویکرد وارد معادلات می‌شود که مرگ نظامش را به تاخیر بیندازد اما بسیاری از ناظران بر این باورند که او پیش از آنکه راه تعویق مرگش را در معادلات بین‌المللی بیابد در داخل کشور توسط مردم به زیر کشیده خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر